موفقیت در کسب و کار چیست؟ سخت ترین قسمت در کسب و کار پس از راه اندازی آن، نگهداری از آن می باشد که این سختی در شرایط بد اقتصادی و بازار خرابی دو چندان می شود و در این پست سعی شده نکاتی که در این روزها گره گشا هستند را خدمت حوانندگان عزیز کوک موبایل باز گو کنیم.
۱) هدف گذاری و تعیین انگیزه برای موفقیت در کسب و کار:
وقتی در پس از جنگ جهانی دوم در مورد اسیر ها یی که آزاد شده بودند تحقیق کردند، تنها کسانی که هدف و انگیزه ای قوی داشتند توانسته بودند از این اردوگاه ها جان سالم به در ببرند و هرکدام هدف ها و انگیزه هایی از قبیل دیدن معشوقه خود، جبران گذشته تاریک و تبدیل باقی مانده عمر خود به روزهای بهتر و دلایل متععد دیگری به چشم می خورد.
این امر در همه جای دنیا ثابت شده که اگر شما دلیل سختی که در حال حاضر می کشید را بتوانید برای خودتان توضیح دهید، این قابلیت را پیدا خواهید کرد که بهتر از پس سختی برآید و آن را پشت سر گذارید و راحتر به هدف مورد نظر خود می رسید و به موفقیت در کسب و کار دست می یابید.
پیش از این در مقاله ای با عنوان” راهکار هایی برای انتخاب شغل مناسب” به این موضوع پرداخته ایم که خواندن آن را به شما توصیه می کنیم.
نکاتی که برای تعیین هدف حتماً باید رعایت کنید عبارتست از:
- ۱-۱) مکتوب نمودن هدف چون این امر باعث می شود که هدف برای شما قابل لمس شود و مسیر را برایتان هموار تر خواهد نمود.
- ۱-۲) تعیین زمان برای رسیدن به هدف مورد نظر مثلاً اگر شما می خواهید در سال آینده ۱۰۰ میلیون تومان در آمد داشته باشید باید تاریخ دقیق، حتی روز موعد را قید کنید.
- ۱-۳) هدف خود را به همراه تمام جزئیات آن مجسم کنید و باید بدانید که مجسم کردن هدف باید به نحوی انجام شود که شما پس از انجام تجسم حالتان بهتر باشد بطوری که انگار این تجربه را در واقعیت داشتید.
- مثلاً اگر شما یک ماشین bmw 630 می خواهید باید در خیال خود با این ماشین رانندگی کنید به همراه تمام جزئیات موجود مثل رنگ ماشین، وضعیت آب و هوا، سال تولید ماشن و جزئیات دیگر، لازم به ذکر است که شما این کار را بهتر است در زمان قبل از خواب انجام دهید و خود را عادت دهید هر شب قبل از خواب چند دقیقه رویا پردازی کنید و علت انتخاب این زمان این است که در هنگام خوابیدن ذهن مطالب را طبقه بندی نموده و باعث می شود رویا های شما به خورد ضمیر ناخودآگاهتان برود و برای رسیدن به آن هدف به شما کمک کند.
نکته ی دیگری که در این مورد به شما کمک می کند درست کردن آلبوم تصویری آرزوها ست، چونکه ذهن ما از تصاویر را خیلی راحتر نسبت به کلمات درک می کند و تاثیر تصاویر نسبت به کلمات بسزا تر است.
- ۱-۴) هدف هایتان را بصورت سوال مطرح کنید و انگیزه ی رسیدن به آنها را بصورت جواب آن سوال مطرح کنید و سعی کنید جواب ها به تفصیل باشد و کاملاً شفاف و واقع بینانه به سوالات پاسخ دهید، این مرحله باید طوری تنظیم شود که شما وقتی این سوال و جوابها را می خوانید به وجد بیایید.
- ۱-۵) هدف های بلند مدت خود را به هدف های کوتاه مدت تبدیل کنید، البته با رعایت نکات بالا و برای هر مرحله پاداشی برای خودتان در نظر بگیرید.
- ۱-۶) برنامه ریزی واقع بینانه انجام دهید و این نکته را در راه نیل به اهدافتان در نظر بگیرید که پیشرفت باید تدریجی باشد و انتظار معجزه از خود نداشته باشید.
مثلاً اگر در نظر گرفتید که این ترم بهتر در س بخوانید و اوقات فراغت بیشتری هم داشته باشید این مستلزم این است که در دانشگاه کمتر وقت بگذارید و کلاسهایتان را متراکم تر نسبت به گذشته انتخاب کنید و این فرآیند باید به صورتی باشد که اگر شما ترم قبل ۴ روز در هفته در دانشگاه حضور داشتید این ترم آن را به ۳ روز کاهش دهید نه ۲ روز و اینکه باید پلکانی بودن پیشرفت در هر زمینه ای را در نظر بگیرید و بدانید شما اگر به فنر هم زیاد فشار وارد کنید به سمت صورتتان پرت خواد شد.
هرچه بسپاری به عقل و خاطرت / توبدان آن می رسد در ظاهرت
۲) برای موفقیت در کسب و کار نا امید نشوید:
تجربه ثابت کرده که معمولاً مشکلات به صورت موجی و دسته ای بوجود می آید مثلاً شما از درد دندان به خود می پیچید و بدین دلیل تا صبح نمی خوابید و فردای آن روز در مسیر رفت محل کار با ماشین شخصی خود به ماشین دیگری می زند و از قضا به پست یک راننده بی اعصاب می خورید و با او گلاویز می شوید و کارتان به کلانتری می کشد. مشابه اتفاقات بالا تقریباً برای همه ی ما رخ داده و راه حل آن ذخیر توشه مادی و معنوی برای حل مشکلات موجی است.
اگر شما در آمد ماهیانه تان ۵ میلیون است همیشه باید بخشی از آن را برای چنین اوضاعی که محتمل است پیش بیایید، کنار بگذارید و در مورد مسائل معنوی نیز این قضیه صادق است همانطور که شما نمی توانید بگویید من چون امروز غذا خوردم تا یک هفته دیگر هیچ غذایی نمی خورم، باید برای روحتان هم شارژ روزانه در نظر بگیرید که این شارژ متناسب با تیپ های شخصیتی گوناگون است و از قبل از اینکه انگیزه تان ته بکشد باید آماده شوید و غذای دپو شده در روحتان داشته باشید تا بتوانید بهتر با مشکلات کنار بیایید.
مطلب دیگری که ثابت شده این است که مشکلات معمولاً ببر های کاغذی هستند و همیشه در واقعیت از آنچه ما در ذهنمان می پرورانیم کوچکتر هستند و ما با افکار منفی از کاه، کوه می سازیم در این جور مواقع باید به خودتان بگویید آرام باش!!! هیچ چیز ارزش این همه دلهره را ندارد، مارفته ایم اکنون سال ۱۴۹۷ است و جملاتی از این قبیل که باعث آرامش روح تان می شود را برای این مواقع به خاطر بسپارید و یا به دیوار اتاقتان نصب کنید. همیشه موفقیت در کسب و کار آسان نیست.
هیچ کس در این دنیا آنقدر قدرتمند نیست که از کمک دیگران بی نیاز باشد و افراد زیادی هم هستند که آنقدر خودخواه نیستد که از کمک کردن به دیگران دریغ کند فقط شما باید آنها را شناسایی کنید و درخواست خود را با در نظر گرفتن همه ی جوانب بصورت خواهشی نه دستوری مطرح کنید. اینگونه به موفقیت در کسب و کار خود نزدیکتر خواهید شد.
تاریک ترین لحظه ها، قبل از طلوع خورشید است.
۳) مثبت اندیش باشید:
برای موفقیت در کسب و کار باید ناامیدی را کنار بگذارید. شما فرض کنید که در هواپیما نشستید و پس از گذشت زمان کمی از پرواز هواپیما تکان های شدیدی می خورد و در آن لحظه شما پر از ترس و استرس شده اید که در این شرایط دو برخورد متفاوت تیم پرواز را بررسی می کنیم و در آخر می خواهیم شما به یکی از آنها رای مثبت بدهید.
خلبان اول: مسافران عزیز کاپیتان موسوی صحبت میکنه و از تکان های بوجود آمده در هواپیما از شما عذر خواهی می کند و اعلام میکنم که علت بروز این مشکل شرایط جوی است و شما اطمینان خاطر داشته باشید که بنده و تیم پرواز از پس آن بر می آییم و شما عزیزان را به سلامت به زمین می رسانیم.
خلبان دوم: مسافران تکان های شدیدی که ملاحظه کردید به خاطر شرایط بد جوی است و این اتفاق باعث شده ما یکی از موتورهای هواپیما از دست بدهیم و ما در فرود آمدن مشکل خواهیم داشت، در این لحظه صدای جیغ مسافران بیشتر و بیشتر شده و شرایط لحظه به لحظه هولناکتر می شود.
بدیهی است که همه ی شما اگر بنا باشد یکی از این دو پرواز را انتخاب کنید پرواز با تیم اول را انتخاب خواهید کرد چون شرایط فرود هواپیما را با سلامت محتمل تر می کند.
بنده دوستی دارم که در رشته های رزمی مقام های متعددی در کشور و سطح جهان دارد و وقتی یک روز از او رمز موفقیت در کسب و کارش را پرسیدم او می گفت من زمانی زیادی از روز را به تمرین و مسابقه می گذراند و اوقاتی را که ورزش نمی کند در باره ی آن صحبت می کند و زمانی که در باره آن صحبت نمی کند در مورد آن تفکر مثبت انجام میدهد و خود را در سکوهای قهرمانی مجسم می کنند.
تفکر منفی قدرتش چندیدن برابر تفکر مثبت است و شما از تفکرات منفی رهایی پیدا نخواهید کرد مگر با روش جایگزینی، یعنی اینکه شماوقتی گرفتار افکار منفی می شوید به نقطه مقابل تفکر منفی باید فکر کنید، بگذارید یک آز مایش را با هم انجام دهیم شما یک شیشه آبلیمو را در ذهنتان مجسم کنید.
بعد از آن از آن بنوشید بعد گذشت چند ثانیه بزاق دهان شما شروع به ترشح می کند و برای رهایی از این حالت میانبرترین راه این است که شما به نقطه مقابل آن فکر کنید مثلاً فکر کنید که در حال خودرن نون خامه ای هستید، پس از گذشت چند ثانیه خواهید دید که ترشح بزاق دهانتان متوقف شده است.
نکبتی را که هنوز نیامده است، استقبال نکنید.
۴) اراده تان را تقویت کنید:
اراده ی هر شخص مانند عضلات بدن اوست و هرچه از آن کار بکشد قوی و قوی تر می شود و اگر به حال خود رها شود و بی تحرک شود قدت اولیه خود را از دست می دهد. برای تقویت آن بهترین زمان ایام نوجوانی و جوانی است و این بدان معنی نیست که پس از این ایام امکان تقویت ان وجود ندارد ولی این کار سخت تر خواهد شد. شما اگر اراده ی قوی داشته باشید و از شکست نهراسید مطمئمن باشید به موفقیت در کسب و کار خواهید رسید.
پس توصه اکید به جوانان داریم که از روی غفلت و برای ظواهر این ایام را ازدست ندهند و بدانند کهدر ایام پیری بابت هرثانیه ای که در این ایام به باد داده اند بسیار متاسف می شوند و حتماً این ضرب المثل را شنیده اید که برای شب پیری در روزگار جوانی باید چراغی تهیه کنید.
برای تقویت اراده می توانید آن را به عناوین مختلف به چالش بکشید مثلاً با خودتان عهد کنید که اگر بدنتان به خارش افتاد بدان توجه نکنید و بر اساس غریزه برخورد نکنید و بر مبنای اراده ی خود رفتار کنید. تنبلی دزد آرزو هاست، این جمله ای است که از هرفرد ناموفقی بپرسید که علت عدم موفقیت در کسب و کار چیست حتماً این جمله را با همین کلمات و یا کلماتی با همین مضمون عنوان می کند .
الگو برداریی و تقلید از افراد موفق یکی از آسانترین و میانبرترین راه ها برای موفق شدن در هر زمینه ای است، که موفقیت در کسب و کار هم از این قضیه مستثنی نیست و همیشه سعی کنید به دنبال مصاحبت با این افراد باشید و از تجربیات آنها درس بگیرید و بدانید که:
تفاوت افراد بازنده ها با افراد پیروز در این است که افراد بازنده در برابر مشکلات بصورت نشسته گریه می کنند ولی افراد پیروز در حال دویدن گریه می کنند.
مشکلات را باید اول تحقیر کرد و بعد تدبیر، تا زمانی که شما نشسته اید مشکلات ایستاده اند و زمانی که بایستسد مشکلات می نشینند.
۵) روزانه حساب سود و زیانتان را بررسی کنید:
متاسفانه در کشور ما افراد بسیاری سخت کار میکنند و با تمام وجود در کسب علم در حرفه ی خود مشغولند و گاهی تا ۱۵ ساعت در شبانه روز مشغول به کار هستند ولی در پایان سال و یا بدتر پس از چند سال به خودشان می آیند و می بینند که هیچ پس اندازی ندارند و یا غرق در بدهی هستند که این اتفاق دو دلیل عمده دارد که اولین آن بدون حساب و روزانه کار کردن و علت دوم ولخرجی کردن و بیش از در آمد است.
اگر شما ۲۴ ساعت شبانه روز هم مشغول به کار کردن و پول درآوردن باشید و حساب هزینه و فایده نداشته باشید در آینده نه چندان دور به مشکل خواهید خورد و حساب و کتاب تا تازه است باید به آن رسیدگی کرد وگرنه تبدیل به باتلاقی می شود که میتواتد شما و سب و کارتان را ببلعد.بدیهی است که حساب هایتان باید به همراه اسناد مستدل درآمده و به شفافترین حالت ممکن بایگانی شود. این موفقیت در کسب و کار نیست.
گر نکنی دخلت را احتساب / آخر بشوی غرق در منجلاب
شاید شنیده باشید که اگر قورباغه بخواهد خودش را اندازه ی گاو نشان دهد می ترکد، این مشکلی است که امروزه متاسفانه در کشور عزیزمان ایران اتفاق افتاده و اکثر افراد جامعه دچار مرض چشم و هم چشمی شده اند و برای اینکه خودشان را ثروتمند نشان دهند، فقیر می شوند و به پیشواز مشکلات می روند.
به نظر بنده راه ثروتمند شدن تلاش برای آسان پول بدست آوردن و سخت خرج کردن آن است، این به معنی خسیس بودن نیست منظور بنده این است که شما باید اول پولتان را پس انداز کنید و بعد آن را در راه درست خرج کنید نه اینکه اول خرج کنید و بخواهید باقی مانده آن را پس انداز کنید که این اتفاق هیچ وقت نخواهد افتاد. شما باید اول راه رفتن را یاد بگیرید و بعد بدوید نه برعکس که اگر نکات بالا را رعایت نکنید و چیزهایی که لازم ندارید را در ایام جوانی بخریید، در روزگار پیری مجبور می شوید چیزهایی که لازم دارید را بفروشید.
به حال کسی زار باید گریست / که دخلش بود نوزده خرج بیست