از تکنولوژی فاصله بگیرید

از لاک خود بیرون بیایید!

موفقیت

عادات موفقیت که باید کسب کرد:

می خواهم امروز کمی درباره ی پیشرفت فردی و موفقیت در هر زمینه ای از زندگی صحبت کنم واین پست را با داستان خرچنگ دریایی شروع می کنم، خرچنگ دریایی لاک ضخیمی برپشت خود دارد که برای محافظت از اندامش است، جالب است بدانید او با داشتن این لاک نمی تواند رشد کند و بزرگتر شود فقط با دور انداختن این لاک است که امکان رشد فراهم می شود.

وقتی این جانور لاک را از خود جدا می کند آسیب پذیر می شود و تا وقتی که لاک جدید پشتش نروید، پوست واندامش توان محافظت در برابر هر خطر احتمالی ازطرف دیگر جانوران دریا و تخته سنگ ها را ندارد. ولی به خاطر رشد بیشتر، مایل است زندگی اش را به خطر بیندازد. به نظرم در کل رشد یک پروسه ی دردناک است.

پیش از این در مقاله ای با عنوان چگونه شاد باشیم به بعضی از موارد این موضوع پرداخته ایم که خواندن آن را به شما پیشنهاد می کنیم.

بعضی افراد با این پروسه کنار می آیند و پله های ترقی را طی می کنند و بعضی دیگر هم اصلا وارد این پروسه نمی شوند و به کم قانع اند و ریسک نمی کنند و عده ای هم میانه های  راه سر تعظیم فرود می آورند و در برابر روزهای سخت تسلیم می شوند غافل از اینکه روزهای سخت تمام می شوند ولی انسان های سخت می مانند.

موفقیت

موفقیت

نمی خواهم شعار بدهم و بگویم انسان باید تحت هر شرایطی موفق شود و شکست نخورد .من هم میدانم گاهی اوقات هیچ چیز جور در نمی آید و همه ی تلاشهای انسان به ثمر نمی رسد و انسان متناسب با تلاشش پیشرفت نمی کند، ولی این را میدانم که تاریک ترین لحظه ها قبل از طلوع خورشید است و کسی که خیس شدن زیر باران را تحمل کند بالاخره رنگین کمان را می بیند.

در نا امیدی بسی امید است / پایان شب سیه سپید است

عده ای می گویند انسان تحت هر شرایطی اگر موفق نشود خودش مقصر است واگر بخواهم چکیده ی عقاید این افراد را در یک جمله بگویم این است که اگر انسان فلج مادرزاد هم به دنیا بیاید و قهرمان مسابقات دو نشود خودش مقصر است ولی این طرز فکر خیلی با واقعیت جور در نمی آید وهمه می دانیم که امکانات و محیطی که افراد در آن وقت می گذرانند با رشد و نمو معنوی و بعد هم مادی افراد رابطه ی مستقیم دارد و گفته ما این نیست که شما باید تحت هر شرایطی به اوج موفقیت برسید.

ولی روی صحبت ما با افرادی است که ابزار موفقیت را دردست دارند ولی از آن استفاده نمی کنند ومطمئنا در سالهای آتی زندگی خود(( ای کاش )) تکه کلام آنها می شود و باید این را دانست که هیچ فردی بدون تلاش و کوشش و تحمل رنج و سختی به جایی نمی رسد واین تئوری در تمامی بعدهای زندگی ثابت شده است .

اگر در هر زمینه ای، زندگی افراد موفق را مرور کنیم می بینیم که هرچه قله ای که فتح کرده اند بلندتر بوده بیشتر تلاش کرده اند وسختی های بیشتری را متحمل شده اند که بعضی از این بزرگان درنوشته های خود آورده اند که به نمونه هایی از آن می پردازیم:

سعدی: همه عمر تلخی کشیدست سعدی / که نامش برآمد به شیرین زبانی

بیل گیتس: من تا قبل از سی سالگی حتی یک روز تعطیل هم نداشتم.

ادیسون : من دراختراع 1097 پدیده، بیشترین شکست را تحمل کرده ام!

و بیشتر از این نمی خواهم به مرور سختی زندگی بزرگان بپردازم چون از حوصله ی بحث ما خارج است و این فرضیه که بعد از شکست ما باید موفقیت را تجربه کنیم غلط است چون که بعضی افراد این تفکر را دارند که دقیقا بعد از یک شکست باید موفقیت را به همان عمق تجربه کند ولی متاسفانه این چنین نیست .

شما حاصل یک عمر تلاش با تجربه های تلخ گوناگون و شکست های متعدد رابایدتحمل کنید و دربرابر آنها تماماً قد علم کنید تا بتوانید صاحب موفقیت شوید و موفقیت از قطعیت دور ولی شکست به آن نزدیک است و زندگی  کردن مثل سرسره بازی می باشد که بالارفتن سخت ولی پایین آمدن آسان است.

وقتی از ری کراک بنیان گذار مک دونالد پرسیدند: چقدر طول کشید تا به موفقیت برسید  گفت یک شب و مخاطبان با تعجب پرسیدند چطور ممکن است این چنین موفقیتی را در یک شب کسب کند و او خندید و گفت: این یک شب سی سال به طول انجامید و به این نکته باید توجه داشت که میوه تا وقتی که کال است می تواند رشد کند، وقتی که سن رشد آن گذشت پلاسیده شده و می افتد((زود دیر می شود)).

کسی نمی داند چقدر وقت دارد تا گذشته راجبران کند وخودتان دست خودتان را بگیرید و ازجایتان بلند شوید و شروع کنید همین الان درهر نقطه ای که هستید ودنبال فرشته ی نجات برای رهایی از سختی ها و مشکلات نباشید چون بزرگترین فرشته ی نجات هر شخصی خودش است و بدانید اولین قدم سخت ترین قدم است البته با توکل به خداوند و به یاد داشته باشید:

تاخدا بنده نوازاست              به خلقم چه نیاز است

می کشم ناز یکی                 تا به همه ناز کنم

پس از لاکتان بیرون بیاید و منتظر شنبه ی موعود نباشید.

خلاصه اینکه:

صد تیغ جفا بر سر و تن دید یکی چوب / تا شد تهی ازخویش، نی اش نام نهادند.

مطالب مرتبط