کارآموزی تعمیرات موبایل

بایدها و نبایدهای تعمیر موبایل

بایدها و نبایدهای تعمیر موبایل

مروری بر خاطرات یک تعمیرکار موبایل:

می خواهم ۹ سال تجربه ي حضور در حرفه ي تعمیرات موبایل را در اختيار شما عزیزانی که قصد ورود به این شغل را دارید بگذارم. سال ١٣٨٨ بعد از ورود به دانشگاه در رشته عمران ( البته به اجبار خانواده )  می خواستم روی پای خودم بیاستم به دنبال کاری با درآمد خوب و پاره وقت می گشتم و صبر آن را هم نداشتم پس از ادامه تحصیل به بازار كار وارد شوم و شغل برای خود پیدا کنم؛ وقتی علایقم را در ذهنم لیست کردم طبق معمول الکترونیک در صدر جدول دیده می شد و بر اساس این نتایج تصمیم گرفتم به کلاسهای آموزشی تعمیرات موبایل بروم و این قول را به خانواده ام دادم که به درسم آسیبی وارد نشود و به چشم شغل به این حرفه نگاه نکنم.
پس از تحقیق کمی به يك آموزشگاه رفتم و بار علمی بنده پس از اتمام دوره به خیال خودم خيلي زياد شده بود و اعتماد به نفس بالای پیدا کرده بودم ( كه بعدها متوجه شدم كاذب بوده) و همه جا خودم را به عنوان یک انسان همه چیز دان در حرفه ای تعمیرات موبایل معرفی میکردم و پس از کلی مشقت و سختي که از حوصله بحث ما خارج است توانستم با دوستان دوره دبیرستان مغازه ای را اجاره كنيم و شروع به کار كنيم که با ناملایمات بسیاری همراه بود که تعداد کمی از آن را برای شما بازگو می کنم.
روز اول : شب قبل از اینکه بخواهم اولین روز کاری ام را شروع کنم برادر بزرگترم سر سفره شام رسید و پس از کلی تبریک گوشی موبایل Nokia N73 خود را برای تعویض قاب به من سپرد و قرار شد فردا تا قبل از ظهر به ایشان پس بدهم و من هم با کمال میل قبول کردم.
فردا صبح قاب گوشی را تعویض کردم و تحویل دادم، به دانشگاه رفتم پس از رسیدن به دانشگاه تماسهای مکرر از برادرم داشتم ولی صدای از ایشان نمي شنيدم و پس از این تماس ها پیامک از ایشان دریافت کردم که گوشیم صدای رفت ندارد به علاوه چند ناسزاي كه گفتنش جايز نيست، با شتاب به مغازه برگشتم و به او گفتم جای نگرانی نیست و اطمینان خاطر به او دادم و پس از کلی فکر فهمیدم که میکروفون که برای صدای رفت است را در قاب قبلی گوشی جا گذاشتم و قاب را هم دور انداخته بودم
رفتم بازار و پس از کلی پرس و جو توانستم میکروفون Nokia N73 را پیدا کنم که آن هم تك نمي فروختند و مجبور شدم تعداد بخرم، یک استوانه مشکی رنگ با دو عدد فنر بود که به فنر ها با فاصله کمی از هم قرار داشتند و با کند و کاو فراوان جای آن را روی قاب پیدا کردم و در قاب قرار دادم ولی صدای رفت قطع و وصل می شد به این نتیجه رسیدم که جهت آن را اشتباه می گذارم و میکروفون را بايد۳۶۰ درجه، یک درجه یک درجه جابجا كنم تا جهت آن را پيدا كنم این کار را تقریبا ۵ الی ۱۰ بار انجام دادم ولی شرایط بهتر نشد، پس از چندی متوجه شدم که ايراد از جهت میکروفون نيست و مشكل از نبستن پیچ ها ست اتصال فلزهای میکروفون با مادر بورد برقرار نمی شود.
ساعت حدود ۱۰ شب بود که موفق شدم کار را تمام کنم و ساعت شروع کار ۲ بعد از ظهر بود و پس از این که گوشی را تحویل دادم شکایتهای را از جانب برادم داشتم که دوربین گوشی خود به خود می آید و… ( که بعلت بد بودن جنس قاب بود كه بعدها متوجه شدم )كه خلاصه ختم به خرید گوشی جدید شد و تجربه تلخ کاری برای بنده رقم زد.
روز دوم : یک نفر برای تعویض جوي استيك گوشي Sony Ericsson k750 مراجعه کرد و بنده برای تعویض این قطعه به ایشان ٧ هزار تومان هزينه اعلام كردم و ایشان قبول کرد و با سختي فراوان موفق شدم گوشی رو باز کنم و بعد از آن مادر بورد را گذاشتم زیر هیتر مادون قرمز و با طرف گرم صحبت شديم و خمیر فلکس زیاد هم زده بودم که بورد نسوزد و دود کل مغازه را برداشته بود؛ صاحب گوشی اظهار نگرانی کرد که خیلی داره دود میکنه ولی من ایشان را آرام کردم و گفتم طبیعی است و باید اين مقدار دود هنگام کار داشته باشيم.
پس از چند دقیقه به خودم آمدم با صحنه ي دلخراش مواجه شدم که آن بورد سوخته گوشی سونی اریکسون بود و صاحب گوشی هم بالای سرم ایستاده بود و در آن لحظه حال خودکشی بهم دست داده بود و هیچ توجیهی برای خرابکاری ام نداشتم و شخصي كه چند لحظه قبل داشتيم با هم صميمي ميشديم تبديل به كسي شده بود كه ميتوانستم تنفر را از چشمانش ببينم و بالاخره پس از بحث و جدل اساسي توانستم با دادن خسارت ١٠٠هزار توماني با او توافق كنم.
اگر بخواهم اين روزها را برای شما تعریف کنم بسیار زیاد است و بيش از اين سر شما خواننده ي عزيز را درد نمي آورم، ولی چرا این خاطرات را برای شما تعریف کردم و وقت شما عزیزان را گرفتم، به این دلیل که نتایج زیر برسم و عزیزاني كه میخواهند به شغل تعمیرات موبایل ورود کنند بتوانند مسیر آینده خود را شفاف تر ببینند.
۱ – حتماً جای آموزش ببینید که درصد آموزش عملی در محیط کارگاهی بیشتر از تئوري باشد <<شنیدن کی بود مانند دیدن>>
٢- قبل از انتخاب شغل عميقاً تحقيق كنيد چون که این انتخاب جزو انتخاب های مهم زندگی هر شخص می باشد و موفقیت و یا عدم موفقیت شما در اوان جوانی به این انتخاب بستگی دارد و اگر خدای ناکرده انتخاب درستی نداشته باشيد منجر به از دست رفتن و به تلخي سپری کردن لحظه های است كه بیشترین توان را دارید و گول افراد سودجو را نخوريدکه برای اینکه هزینه آموزش در هر حرفه ای را از شما بگیرند و در باغ سبز به شما نشان می دهند.

پند گیر از مصائب دیگران / تا نگیرند دیگران از تو پند

٣- شاگردی کنید، به تعداد روزهایی که کم شاگردی کرده باشید باید به همان نسبت خسارت دهید و درد سر تحمل کنید و دنبال استاد با تجربه و دلسوز باشید که جور استاد به زمهر پدر

 هیچکس از پیش خود چیزی نشد / هیچ آهن خنجر تیزی نشد

هیچ قنادی نشد استادکار / تا که شاگرد شكر ريزي نشد

٤- روي صحبتم با والدينيست فرزندان خود را متناسب با علاقه و استعداد خود ميخواهند پرورش دهند و اصرار دارند كه فرزندانشان ادامه ي راه آنها را بروند غافل از اينكه ممكن است فرزندشان در آن مسير استعدادي نداشته باشد و در اينصورت هم هزينه هايشان تلف ميشود و عمر فرزند دلبندشان و در اكثر مواقع نيمه هاي راه فرزندان مجبورند مسير زندگيشان را از سر گيرند؛ پس خواهشاً متناسب با ذائقه فرزندانتان برايشان آش بپزيد.

هر كسي را بهر كاري ساختند /  مهر آن را در دلش انداختند

٥- پس از تحقيق و پرس و جو از كساني كه از شما در حرفه مورد نظر جلوتر هستند حتماً علاقه خود به شغلتان را ترسیم کنید و بعد از آن با ناملایمات احتمالی آن را محک بزنید و در ذهنتان همیشه جایی برای نشدن باقی بگذارید و آینده را خیلی خوشبینانه بررسی نکنید
و در صورتی که پس از كشيدن جدول سود و زيان باز هم علاقه مند باقی مانديد راه را ادامه دهید، من خودم به شخصه پس از اتمام این روزهاي سخت که خیلی از آنها خواب شب و آرامش روزم را گرفته بود کنار آمدم چون که مهمترین عنصر یادگیری این حرفه را در ذات خودم می دیدم و آن هم عشقي بود كه در حد عشق والدین به فرزند است و خوشحالم از اینکه این راه را ادامه دادم و در حال حاضر از جایگاه اجتماعی خود راضی هستم و باعث افتخارم است كه به لطف خداوند منان توانسته ام براي سرزمينم كار آفريني كنم.
امیدوارم توانسته باشم با طرح این موضوع کمک به کسانی که میخواهند در این شغل وارد شوند کرده باشم.

خلاصه اينكه :  هر دري را با عشق بكوبيد بالاخره باز مي شود

یک دسته کلید است به زیر بغل عشق /  از بهر گشایدن ابواب رسیده است.

عزیزانی که مایل هستند آموزش تعمیر موبایل سخت افزار- نرم افزار را از همین الان شروع کنند، می توانند با کوک موبایل تماس بگیرند تا همکاران ما مشاوره لازم را به صورت رایگان به شما بدهند.

مطالب مرتبط